حق بیمه

ساخت وبلاگ

سلام

تو این مدت 4 تا دندون دخمریو دکتر کشید. ولی چون اون دکتر خصوصی بود و گفت 7 تا دندون پوسیده رو دونه 350 پر میکنه گفتم اگه بشه از حق بیمه تامین اجتماعی مون تو درمانگاههای مخصوص برای پر کردن هاش استفاده کنم.

آتی آتو ماه قبل خیلی تعریف کردند که فلان درمانگاه رفتن و خوب بوده! البته دکترشون آقا بود. اونجا سخت وقت میدن و طفلکی ها گفتن برای دخمری وقت میگیرن. درمانگاهش هم راهش خیعلی دورررر. یعنی با ماشین بدون ترافیک یک ساعت راهه. 

یکروز ساعت 4 وقت گرفت و ما هم ناهار خورده نخورده راه افتادیم و با استرس راه دور به موقع رسیدیم. 

دکتر آقاهه نبود. و برای دکتر خانم وقت داشتیم. دخمری گفت آتی دندوناشو جرم گیری کرده و سفید شد. بیا این سری اول چون عروسی داریم جرم گیری کنم...

زیر دست خانمه نشست. منم تو اتاق بودم و چشام گرد شده بود!!!  کاپشن دخمری رنگ روشن نو بود... هیچ پیشبندی جلوش نبست.. این که هیچی...

در حد شماره تا 50 بشمارید گفت بلند شووو... دخترک با دهان پر خون گفت تمام شد واقعا؟ دهنمو کجا بشورم؟؟؟ که فرستادنش بیرون...

من همچنان چشمم به دست منشی بود که دستکش پلاستیکی به دستش و با یک اسکاچ کثیف و با حرکتی سریع انبرهای کشیدن دندان و آینه ها و پنس های دهان بیماران قبلی رو بدون هیچ شوینده ای زیر شیر گربه شور میکرد و ردیف به ردیف پهن میکرد رو لبه پنجره روی یک پارچه...

صحنه خیلی چندشی بود!!! فکر کنید وسایل پرخون دهان بیماران فقط زیر شیر با اسکاچ کثیف کهنه... 

به خانم دکتره گفتم ببخشید وسایلو ضدعفونی می کنند اینجا.. که با نگاهی طلبکارانه گفت بعله دستگاهو نمیبینید؟!

من که بعید میدونم ضدعفونی در کار باشه. آخه آینه ها و پنس های رومیز کنار دست دکتر همه فله ای داخل ظرف لیوانی بود و دکتر از همونجا حتی آینه برای دهان دخترک برداشت. فکر کنید10 تا آینه تو یک ظرف و تو فضای کثیف اتاق. این چه ضدعفونی هست.

از همونجا دل چرکین شدم و تو دلم  گفتم چه غلطی کردم دخترکو اونجا آوردم! هزار تا مرض تو هر کدوم ازین وسایل هست.

بعدم رفتم سراغ دخترک که  تو همون چندثانیه لثه های جلوشو الکی پرخون کرد! دختری  هم معترض که این چه جور جرم گیری بود؟ چرا عقبهارو نزد؟ چرا انقدر الکی ؟ دیگه دعوامون شد و منم از بس عصبانی بودم رفتم پیش  رییس درمانگاه

گفتم درسته ما اینجا پولی پرداخت نمی کنیم ولی حق بیمه از حقوقمون کسر میشه و درست نیست مثل گداها با ملت رفتار شه. گفتم ما اینهمه راه کوبیدیم اومدیم اینجا ولی به دقیقه نکشید گفت پاشو و کار بی دقت و کثیفی تحویل داد. یارو زپرتی گفت رسیدگی میکنم که عمرا بکنه. ولی من  همچنان ناراحتم که خل شدم و دخترمو اون محیط چندش بردم. همش تصویر اون انبر خونی وآینه های کثیف  که تو سینک منشی میشست جلو چشممه.

 

نعمت چشایی...
ما را در سایت نعمت چشایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : calmdreams بازدید : 132 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 16:56